عمدهترین چالش امروز جمهوری اسلامی این است که تنها راهی که میتواند هم بقایش را تضمین کند و هم تحریمها را کاهش دهد، مذاکره است. در گذشته، تهران مذاکره را ابزاری در خدمت دیپلماسی خود میدانست؛ عرصهای برای اعمال فشار و چانهزنی. اما این بار وضعیت کاملا دمتفاوت است و جمهوری اسلامی میداند که مذاکره به اهرمی برای اعمال فشار بر آن تبدیل شده است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهتازگی دو گزارش محرمانه درباره پرونده هستهای ایران منتشر کرده است. طبق روال همیشگی، در این گزارشها آژانس از تهران خواسته هرچه زودتر امکان بازرسی و راستیآزمایی ذخایر اورانیوم غنیشده را فراهم کند. تکرار این درخواست در حالی صورت میگیرد که اختلاف میان جمهوری اسلامی و آژانس همچنان ادامه دارد؛ اختلافی که پس از جنگ ۱۲روزه در ماه ژوئن گذشته شدت بیشتری یافت. پس از رویداد مزبور و در پی حمله آمریکا به تاسیسات هستهای نطنز، فردو و اصفهان، تهران وارد مرحله «پنهانکاری هستهای» یا دستکم «ابهام راهبردی» در برنامه هستهای خود شد.
در سوی دیگر، روسیه و چین از موضع جمهوری اسلامی حمایت میکنند و معتقدند که بر اساس مفاد برجام، ماموریت رسمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال برنامه هستهای ایران پایان یافته است.
مشکل کنونی آژانس بینالمللی انرژی اتمی با جمهوری اسلامی بر سر عدم همکاری کامل تهران است، بهویژه پس از جنگ؛ موضوعی که آژانس آن را واکنش جمهوری اسلامی قلمداد میکند. به همین دلیل، سرنوشت ذخایر اورانیوم با غنای بالا به مهمترین پرونده حلنشده بدل شده و نیاز به پاسخ فوری دارد. علاوه بر آن، برخی پرسشهای قدیمی درباره فعالیتهای هستهای در سایتهایی که سالها پیش شناسایی شده بودند، همچنان بیپاسخ مانده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از این رو، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای خود تاکید کرده است که از زمان جنگ ۱۲روزه تاکنون نتوانسته وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده ایران را راستیآزمایی کند. در این گزارش آمده است که ناتوانی در دسترسی به مواد هستهای یادشده به مدت پنج ماه، روند بررسیها را بهطور جدی به تاخیر انداخته و اطلاعات آژانس از حجم ذخایر پیشین مواد هستهای ایران را تضعیف کرده است.
آژانس این وضعیت را «بسیار نگرانکننده» توصیف کرده و هشدار داده است که برای رفع دغدغهها درباره احتمال انحراف مواد هستهای اعلامشده از کاربردهای صلحآمیز، لازم است ذخایر پیشتر اعلامشده بیدرنگ بازبینی شوند. بر همین اساس، آژانس بر ضرورت دسترسی فوری به کل مواد هستهای ــ بهویژه اورانیوم با غنای بالا ــ تاکید کرده و از تهران خواسته است فعالیتهای پادمانی خود را طبق معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای از سر بگیرد. در گزارش آمده است که آژانس تاکنون نتوانسته به تاسیسات هستهای خارج از محدوده آسیبهای جنگ دسترسی داشته باشد و آنها را بازرسی کند؛ درست همانطور که امکان بازدید از سایتهایی مانند نطنز و فردو را که هدف قرارگرفتند نداشته است.
اهمیت ذخایر اورانیوم با غنای بالا در این است که طبق آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سپتامبر گذشته، ایران ۴۴۰.۹ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد. آژانس بر این باور است که این میزان اورانیوم تنها یک گام فنی کوتاه با سطح غنای ۹۰ درصدی فاصله دارد؛ سطحی که برای تولید سلاح هستهای لازم است. این ارزیابی در حالی مطرح میشود که جمهوری اسلامی ــ چه پیش از جنگ ۱۲روزه اسرائیل و آمریکا و چه پس از آن ــ همواره اصرار دارد که برنامه هستهایاش کاملا صلحآمیز است.
جمهوری اسلامی بر این باور است که این گزارشها جنبه سیاسی دارند و گفتههای رافائل گروسی صرفا موضع خصمانه تهران به او را تشدید میکند، چراکه از نظر تهران، چنین اظهاراتی به اسرائیل و آمریکا بهانهای تازه برای حمله دوباره میدهد. گروسی در یکی از مصاحبههایش گفته بود اگر ایران تصمیم به تسلیحاتی کردن برنامه هستهای خود بگیرد، این مقدار احتمالا برای تولید ۱۰ بمب هستهای کافی است. با این حال، گروسی افزود: هماکنون هیچ نشانهای مبنی بر تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح هستهای وجود ندارد، اما برای اطمینان آژانس باید سایتهای هستهای ایران را بازرسی کند.
از نگاه جمهوری اسلامی، آغاز مذاکرات به یک الزام تحمیلی به این کشور تبدیل شده است، زیرا رژیم ایران این روند را مذاکرهای مبتنی بر منافع متقابل و بر اساس اصل تبادل قدرت ــ یعنی ایران کاری انجام دهد تا واشینگتن نیز در مقابل کار دیگری انجام دهد ــ نمیداند، بلکه آن را گفتگویی مبتنی بر قدرت تهدید میداند. به این معنی که اگر جمهوری اسلامی مذاکره نکند یا به خواستههای واشینگتن تن ندهد، آنگاه استفاده از گزینه نظامی علیه آن عملا روی میز قرار خواهد گرفت.
جمهوری اسلامی در پی مذاکرهای است که بتواند در آن از ابزارهای فشار و امتیازگیری بهره ببرد. از دید تهران، ورود به گفتگوهایی که بر پایه «غنیسازی صفر» و مذاکره درباره برنامه موشکی است، چیزی جز عقبنشینی و تسلیم نیست؛ بهویژه با توجه به اینکه تهران با نوعی ضعف راهبردی مواجه است و مذاکرات برایش مسیری میان بقا و خطر فروپاشی نظام تلقی میشود.
از این رو، جمهوری اسلامی به دنبال آن است تا طی دو سال آینده در سیاست خارجیاش چنان دگرگونی ایجاد کند که با واقعیتهای جدید منطقه هماهنگ باشد و بتواند توازن ازدسترفته را بازیابد. تهران میخواهد از مسیر گفتگو و مذاکره نفوذش را احیا کند و سپس به تقویت حضور و تواناییهایش در آسیای مرکزی، گسترش همکاریهای امنیتی منطقهای، فعالتر کردن دیپلماسی همسایگی و ایجاد سازوکارهای ارتباط با آنچه «محور مقاومت» نامیده میشود، بپردازد.
برگرفته از ایندیپندنت عربی
© IndependentArabia

