سناریوهای احتمالی جنگ روسیه و اروپا

هرچند در حال حاضر احتمال وقوع جنگ میان روسیه و اروپا پایین است، چنین درگیری را نمی‌توان کاملا منتفی دانست

کرملین چهارشنبه گذشته (۱۲ نوامبر ۲۰۲۵)، اعلام کرد که اروپا خود را برای جنگ علیه روسیه آماده می‌کند. در اینجا دو پرسش مهم مطرح می‌شود که باید ذهن همه را درگیر کند: این برداشت روسیه تا چه حد درست است و اگر واقعا چنین اتفاقی بیفتد، واکنش آمریکا و دیگر قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای تاثیرگذار، به‌ویژه چین، چه خواهد بود؟

قبل از پاسخ دادن به پرسش‌های یادشده، باید به اظهارات دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، اشاره کرد که گفت مسکو بر این باور است که «کشورهای اروپایی خود را برای جنگ با روسیه آماده می‌کنند و ما گرایش‌های نظامی بسیار پررنگ و فزاینده در اروپا را شاهدیم».

آنچه پسکوف به آن اشاره کرد، مسئله‌ای جدی و خطرناک است، زیرا این موضوع در حالی مطرح می‌شود که تنش میان روسیه و اروپا روبه‌افزایش است. دلیل اصلی این تنش نیز گسترش حمایت نظامی اروپا از اوکراین است؛ حمایتی که برخلاف آنچه مسکو به دنبال پرهیز از آن است، جنگ را طولانی‌تر می‌کند.

اکنون آیا اروپا واقعا قصد رویارویی نظامی با روسیه را دارد، یا اینکه اظهارات پسکوف تنها نوعی هشدار شدید درباره عواقب ادامه جنگ است؟ سخنگوی کرملین در همان روز به نکته بسیار مهم دیگری اشاره کرد و گفت: «حتی حرف‌ زدن درباره سلاح‌ هسته‌ای خطرناک است، چه رسد به استفاده از آن‌. با این حال، تاکید کرد که سلاح هسته‌ای برای جلوگیری از وقوع جنگ نقشی بازدارنده‌ دارد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در پاسخ به پرسش نخست، باید گفت که اظهارات روسیه بیشتر جنبه پیشگیرانه داشت؛ به‌ویژه اینکه به دنبال اظهارات مسکو، کی‌یف اعلام کرد به دلیل «جدی نبودن» مسکو، گفتگوها با روسیه را متوقف می‌کند. در همان روز نکته‌ مهم دیگری نیز مطرح شد: مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، گفت که از نظر واشینگتن، روسیه در موضوع صلح اوکراین جدی نیست، چرا که در عمل، هیچ اقدام واقعی و ملموسی وجود ندارد که این گرایش را تایید کند.

آنچه این فرضیه را تقویت می‌کند، این است که پس از اظهارات اوکراین و آمریکا، روسیه بی‌درنگ اعلام کرد آماده است مذاکرات صلح با اوکراین را در شهر استانبول ترکیه از سر بگیرد.

در همین حال، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه، گزارش‌های مربوط به تعلیق مذاکرات از سوی کی‌یف را «نشانه‌ای از نبود تعهد اوکراین به مسیر صلح» دانست.

همان‌طور که می‌دانیم، سه دور مذاکره میان روسیه و اوکراین در ماه‌های مه و ژوئن گذشته در استانبول برگزار شد. سپس دور سوم مذاکرات مستقیم میان دو کشور در ۲۳ ژوییه در همان شهر صورت گرفت. با این حال، گفتگوهای مزبور جز دستیابی به توافق درباره تبادل اسرا و اجساد و همچنین تبادل یادداشت‌هایی درباره امکان رسیدن به راه‌حلی برای پایان‌ دادن به درگیری، هیچ دستاورد مهمی نداشت.

به نظر من، آمریکا همچنان محور اصلی است و نقشی تعیین‌کننده در بحران اوکراین دارد. افزون بر اینکه بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید رخدادی بود که باعث خرسندی روسیه شد.

با وجود انتقادهای اخیر ترامپ از روسیه، او چند هفته پیش با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، در آلاسکا دیداری گرم و صمیمی داشت. ترامپ همواره از پوتین تمجید می‌کند، در حالی که بارها از ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، انتقاد کرده و از او خواسته است به روسیه امتیاز بدهد؛ موضعی کاملا متفاوت با دولت دموکرات پیشین به رهبری جو بایدن که بی‌قیدوشرط از کی‌یف حمایت مالی، نظامی و سیاسی می‌کرد.  این در حالی است که ترامپ از کی‌یف خواسته هزینه کلیه حمایت‌هایی را که از آمریکا دریافت کرده است، بپردازد.

علاوه بر آن، ترامپ تاکنون از ارسال موشک‌های تاماهاک به اوکراین که قادر به هدف قرار دادن عمق خاک روسیه‌اند، خودداری کرده است. حتی هزینه سلاح‌هایی را که اخیرا آمریکا به اوکراین داد، اروپایی‌ها پرداختند.

آنچه در پاسخ به این پرسش اهمیت دارد، این است که اروپا بدون حمایت آشکار، جدی و همه‌جانبه آمریکا، توان رویارویی نظامی با روسیه را ندارد. قرار بود اروپای نیرومند و باثبات سد دفاعی آمریکا در برابر هرگونه توسعه‌طلبی روسیه یا چین باشد، اما ترامپ بسیاری از اصول سنتی امنیت ملی آمریکا را زیر پا گذاشت، از اتحادیه اروپا و حتی ناتو به‌شدت انتقاد کرد و از همه متحدان خواست هزینه حمایت آمریکا از خودشان را بپردازند. این رویکرد تماما به سود روسیه تمام شد و فضایی آرام‌تر برای مسکو فراهم کرد.

برخی معتقدند شاید ترامپ چنین می‌اندیشد که اگر اروپا و روسیه وارد یک جنگ فرسایشی شوند، هر دو تضعیف خواهند شد و آمریکا در موقعیت بهتری قرار می‌گیرد، اما چنین محاسبه‌‌ای می‌تواند به ماجراجویی بزرگ و‌ خطرناک تبدیل شود که ممکن است جهان را دچار فاجعه کند، به‌ویژه اگر چین نیز عملا کنار روسیه بایستد.

در حالی‌ که روسیه می‌خواهد آمریکا بر اوکراین فشار وارد کند تا واقعیت موجود را بپذیرد، اروپا خواهان بازگشت شرایط به پیش از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ است. آمریکا نیز ترجیح می‌دهد روسیه و اروپا هر دو در مسیر این بحران فرسوده شوند. شاید این وضعیت به سود چین هم باشد، حتی اگر این موضوع آشکارا مطرح نشود.

هرچند در حال حاضر احتمال وقوع جنگ میان روسیه و اروپا پایین است، نمی‌توان آن را کاملا منتفی دانست. چنین جنگی ممکن است در دو حالت شعله‌ور شود: نخست، اگر اروپا سطح حمایت‌های پیشرفته و تاثیرگذارش از اوکراین را افزایش دهد. دوم، تصمیم‌های غیرقابل پیش‌بینی که در ذهن ترامپ و مشاوران ارشدش می‌گذرد و می‌تواند روسیه و اروپا را به‌ سمت درگیری سوق دهد.

برگرفته از البیان

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه