چند روز پیش، فاجعهای تازه در شهر دارفور در جنوب سودان رقم خورد و فردی معروف به «ابولولو» که از اعضای شبهنظامیان «نیروهای واکنش سریع» است، در شهر الفاشر دست به کشتاری خونین زد. در ویدیوهایی که از ابولولو منتشر شده است، دیده میشود که او بیهیچ ترحمی، اسرا و غیرنظامیان را میکشد و از این کار با افتخار سخن میگوید.
این مرد که به «قصاب الفاشر» شهرت یافته، نامش الفتح عبدالله ادریس است؛ یکی از فرماندهان میدانی نیروهای واکنش سریع با درجه سرتیپی و رهبر گروهی از شبهنظامیان «جنجوید» وابسته به آن. او در روزهای اخیر شهر الفاشر را به صحنه قتل و ویرانی بدل کرده است؛ شهری که دیگر در کوچهها و خیابانهایش جز فریاد قربانیان و صدای گلولههایی که به زندگی مردم پایان میدهد، چیزی دیگر شنیده نمیشود.
این جنایت نه آغاز ماجرا است و نه پایان آن. تا زمانی که درگیریها در سودان ادامه یابد و جامعه جهانی در برابر آن بیتفاوت بماند، خون بیگناهان همچنان بر زمین ریخته خواهد شد.
ریشههای درگیری و چگونگی گسترش آن
جرقهای که به جنگی تمامعیار در سودان انجامید، در ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ زده شد؛ زمانی که درگیری بر سر قدرت میان ارتش به فرماندهی عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع به رهبری محمد حمدان دقلو، معروف به «حمیدتی»، شعلهور شد. اما ماجرا تنها یک ناسازگاری نظامی نبود، بلکه رویارویی میان دو جناح از ساختار قدیمی قدرت بود: از یک سو نهادهای سنتی حاکم که با روند گذار به حکومت غیرنظامی مخالفت میکردند، و از سوی دیگر شبهنظامیانی که در حوزههایی چون استخراج طلا به نفوذ اقتصادی گستردهای دست یافته بودند و نمیخواستند از امتیازات خود دست بکشند.
با فرا رسیدن سال ۲۰۲۵، سودان عملا به دو دولت رقیب تقسیم شد: «دولت امید» در پورتسودان در شرق، که عملا زیر سلطه ارتش قرار دارد و «دولت صلح و وحدت» در شهر نیالا در غرب که در کنترل نیروهای واکنش سریع است. هر دو دولت در ظاهر چهرهای غیرنظامی دارند، اما بنیان و محور اصلی آنها نظامی است.
در ماه مارس، ارتش سودان موفق شد خارطوم، پایتخت کشور را پس بگیرد اما در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، نیروهای واکنش سریع با تصرف شهر الفاشر، بزرگترین شهر دارفور، موازنه قدرت را به هم زدند. این تحول تجزیه کشور را به دو بخش شرقی و غربی به واقعیتی آشکار و انکارناپذیر بدل کرد و به فروپاشی کامل نظام حفاظت از غیرنظامیان انجامید؛ موجی از کشتارها و کوچ اجباری که بیش از ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر را رقم زد که از این میان، هفت میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در داخل سودان آواره شدهاند و بیش از چهار میلیون نفر به خارج از مرزها پناه بردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر پایه تحقیقات نهادهای حقوقی، هر دو طرف جنگ در سودان مرتکب نقض حقوق بشر و تخطی از قوانین بینالمللی بشردوستانه شدهاند، اما بخش عمده این جنایتها به نیروهای واکنش سریع و عملکرد خشن آنها در دارفور نسبت داده میشود.
کشتار و خونریزی در سایه بیکیفری
آنچه ابولولو مرتکب شد، فراتر از یک جنایت شخصی و بازتابی از اوج از خشونت و بیرحمی است که جنگ سودان در آن فروغلتیده است؛ یادآور این حقیقت تلخ که غیرنظامیان نه بخشی از این نزاع، بلکه قربانیان اصلی آناند. بازداشت او به دست نیروهای واکنش سریعــ همان گروهی که خود به آنها وابسته استــ هم از دید بسیاری ناظران، چیزی جز نمایشی تبلیغاتی نیست؛ اقدامی برای تبریجویی ظاهری این گروه، نه اجرای عدالت. در چنین شرایطی، اگر جنگ در سودان همچنان ادامه یابد و جامعه جهانی بهطور جدی مداخله نکند، دامنه فاجعه گستردهتر خواهد شد و چرخه خشونت و خونریزی بیوقفه ادامه خواهد یافت.
راهبرد ایالات متحده و پیچیدگیهای مسیر صلح
«کمیته چهارجانبه ویژه سودان» متشکل از ایالات متحده، عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی ۱۲ سپتامبر، نقشه راهی را اعلام کرد که هدف آن برقراری آتشبسی سهماهه، سپس پایان کامل جنگ و آغاز دوره ۹ ماهه انتقالی برای تشکیل حکومتی غیرنظامی بود. با این حال، این طرح با موانع جدی روبرو است، از جمله مخالفت فرماندهی ارتش سودان که آن را فاقد مشروعیتبخشی به دولت خود و بیتوجه به نقش محوری ارتش در دوران گذار، میداند. این طرح برای کسانی که توافق را نقض کنند هم هیچگونه مجازات واقعی یا سازوکار بازدارندهای در نظر نگرفته و به لزوم قطع حمایتهای نظامی و ارسال سلاح از خارج هیچ اشارهای نشده است.
صلح واقعی زمانی تحقق مییابد که قدرت به غیرنظامیان بازگردد
در واقع، هیچ توافق نظامی یا پیروزی یکجانبهای نمیتواند صلحی واقعی برای سودان به ارمغان آورد؛ چنین نتیجهای فقط بازتولید همان نظامهای استبدادی و حاکمیت نظامی است که مردم در انقلاب ۲۰۱۹ علیه آن شوریدند. جنبش انقلابی که رژیم عمر البشیر را سرنگون کرد، صرفا خواهان برکناری یک فرد نبود، بلکه هدفش بیرون راندن کل ساختار حاکمیت نظامی از عرصه سیاست و اقتصاد بود.
ادامه حکومت نظامی یا سلطه شبهنظامیان، به معنای تداوم سیاستهای حاشیهسازی، خشونت، و اقتصادی جنگمحور است؛ اقتصادی که سودش به جیب جنگسالاران میرود و بهایش را مردم عادی میپردازند. بنابراین، صلح واقعی و پایدار در سودان تنها در شرایط زیرممکن است:
- مشارکت کمیتههای مقاومت، فعالان مدنی، زنان و جوانان در فرایند تصمیمگیری
- پایان دادن به حضور ارتش و گروههای شبهنظامی در عرصه سیاست و فعالیتهای اقتصادی
- ایجاد نهادهای مدنی مستقل و پاسخگو که بتوانند به دور از نفوذ نظامیان، زمام امور را در دست گیرند
- اعمال تحریم بینالمللی تسلیحاتی و مجازات کشورها و حامیانی که آتش جنگ را شعلهور نگه میدارند
این اصول و موارد یادشده همواره در گفتگوهای مذاکرهکنندگان تکرار میشود، اما هیچگاه به مرحله اجرا نرسیده است.
آنچه امروز در سودان جریان دارد، تنها نبردی میان دو گروه مسلح نیست، بلکه جدالی بر سر آینده یک ملت و بازی با سرنوشت یک کشور است. کشتار اخیر که ابولولو مرتکب آن شد، هم صرفا نمود خشونتی کور و بیهدف نبود، بلکه بازتاب تصمیمی هدفمند برای ایجاد رعب و وحشت و تحکیم سلطه گروههای مسلحی است که جان و زندگی غیرنظامیان و جوامع محلی را در چنگ گرفتهاند.
تا زمانی که جهان اقدامی جدی انجام ندهد و ساختارهای داخلی به سمت مدنیت نروند، کشتار امروز راه را برای فاجعهای بزرگتر فردا هموار خواهد کرد و مردم سودان همچنان در زنجیر خاطرات خونین این روزگار تلخ اسیر خواهند ماند. تا وقتی هم که طرح صلح آمریکا یا هر طرح دیگری در عمل اجرایی نشود و نفوذ سلاح مانع انتخاب آزادانه مردم باشد، هیچ صلحی پایدار نخواهد بود. صلح واقعی یعنی انتقال به حکومت مدنی پاسخگو؛ آن وقت است که میتوان از پایان جنگ سخن گفت.

