خلیلالله خلیلی، شاعر، ادیب و دولتمرد برجسته افغانستان، از چهرههای درخشان ادبیات معاصر این کشور است که در روزهای اخیر، پس از انتشار خبر تخریب آرامگاهش در محوطه دانشگاه کابل، نامش بار دیگر سر زبانها افتاده است.
اگرچه در چهار سال گذشته، با تعطیلی انجمنهای ادبی و خاموشی بسیاری از محافل فرهنگی افغانستان، نام و آثار بسیاری از بزرگان فرهنگ این سرزمین، در گردباد حوادث پرشتاب از یادها رفتهاند، خلیلی به سبب کارنامه پربارش در عرصه شعر و ادب، همچنان یکی از چهرههای فرهنگی ماندگار در تاریخ افغانستان بهشمار میرود و آثار خلیلی، بهویژه سرودههای حماسی و وطندوستانه او، همچنان در حافظه جمعی مردم افغانستان زنده است.
شعر معروف او با مطلع «گویید به نوروز که امسال نیاید/ بر کشور خونینکفنان ره نگشاید» از سالها پیش تاکنون، به نمادی از اندوه و واقعیت تلخ روزگار افغانستان بدل شده و همچنان بر زبانها جاری است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خبر تخریب آرامگاه خلیلی که در محوطه دانشگاه کابل قرار دارد، روز یکشنبه چهارم آبان، در رسانهها به صورت گسترده بازتاب یافت. ویدیویی هم در شبکههای اجتماعی منتشر شد که تراکتوری را در حال زیرورو کردن محل آرامگاه نشان میداد. البته در این ویدیو مشخص نیست که به آرامگاه هم آسیبی میرسد یا خیر، اما برخی رسانهها نوشتهاند که آرامگاه تخریب شده است.
ساعاتی پس از بازتاب گسترده این خبر و واکنشهای گستردهای که در پی داشت، وزارت تحصیلات عالی طالبان ویدیویی منتشر کرد که نشان میداد آرامگاه آسیبی ندیده است. برخی کارشناسان معتقدند طالبان پس از مواجهه با واکنشهای گسترده، سنگ آرامگاه را دوباره سر جایش گذاشتند تا نشان دهند که آرامگاه آسیبی ندیده، اما مقایسه سنگ قبر و آسفالت پیرامون آن در عکسهای گذشته و جدید نشان میدهد که آرامگاه آسیب دیده است.
آرامگاه خلیلالله خلیلی در محوطه دانشگاه کابل-وزارت تحصیلات عالی افغانستانستیز طالبان با زبان فارسی و حذف واژهها و نامهای فارسی از تابلو سر در دانشگاهها و نهادهای دولتی و خصوصی در سراسر افغانستان باعث شد که خبر تخریب آرامگاه خلیلی که از شاعران فارسیسرای افغانستان است، با واکنشهای تندی مواجه شود. بسیاری از کاربران این اقدام را در راستای کارزار گسترده طالبان علیه زبان و ادبیات فارسی قلمداد کردند و برخی دیگر هم یادآور شدند که خلیلی پشتونتبار بود، اما در محیط فارسی بزرگ شد و رشد کرد و روی هیچ یک از زبانهای رایج در افغانستان تعصبی نداشت و شخصیتی متعلق به همه اقوام است.
بسیاری از شاعران و ادبا خلیلی را آخرین شاعر کلاسیک افغانستان و پلی میان شعر سنتی و ادبیات مدرن فارسی میدانند. او سال ۱۲۸۶ خورشیدی (۱۹۰۷ میلادی) در کابل زاده شد. پدرش، میرزا محمدحسینخان مستوفیالممالک، از مردان دربار و اهل علم و ادب بود، اما با تغییرات سیاسی زمان امیر حبیبالله و سپس اماناللهخان، به جرم مخالفت با دربار اعدام شد.
خلیلی که در کودکی پدر و مادرش را از دست داد، در یتیمی و فقر زندگی کرد و در همان سالهای سخت، به ادبیات فارسی پناه برد و با خواندن اشعار حافظ، سعدی، مولانا و بیدل، ذوق شاعری در او پرورش یافت. خلیلی در جوانی در مدارس مختلف از جمله مدارس دینی به فراگیری علوم دینی، منطق و ادب پرداخت و بهزودی به یکی از چهرههای روشنفکر ادبیات افغانستان بدل شد.
خلیلالله خلیلی با محمدظاهر، پادشاه وقت افغانستان-www.facebook.com/ustadkhaliliخلیلی در دوره سلطنت محمدظاهرشاه، مناصب مختلفی در حکومت داشت. مدتی معاون دانشگاه کابل بود و سمتهایی دیگر نظیر رئیس اداره مطبوعات، مشاور مطبوعاتی محمدظاهر شاه و سفیر افغانستان در عربستان سعودی را نیز به عهده گرفت. او همزمان با فعالیت سیاسی، شعر مینوشت و در مجامع فرهنگی کابل چهرهای برجسته بود.
پس از کودتای کمونیستی سال ۱۳۵۷ و اشغال افغانستان به دست ارتش شوروی، خلیلی از افغانستان خارج و در پاکستان ساکن شد. او در این دوره به سرودن اشعار حماسی و سیاسی با محتوای مخالفت با اشغال افغانستان و ستایش مبارزان پرداخت و برای مجلات مختلف مطلب مینوشت.
خلیلی که در حسرت بازگشت به افغانستان بود، سالهای پایانی عمرش را در تبعید در پاکستان گذراند و در سال ۱۳۶۶ خورشیدی (۱۹۸۷ میلادی) در پیشاور چشم از جهان بست و در آرامگاه آوارگان افغان در پیشاور دفن شد. جسد خلیلی سال ۱۳۹۱ از پیشاور به کابل منتقل شد و در مراسم رسمی در محوطه دانشگاه کابل، در کنار مرقد سید جمالالدین، به خاک سپرده شد.
بسیاری از شاعران و نویسندگان افغانستان خلیلالله خلیلی را آخرین بازمانده مکتب کلاسیک شعر فارسی در افغانستان میدانند و معتقدند که او هم میراث سبک خراسانی و عراقی را زنده نگه داشت و هم به تحولات شعر معاصر بیاعتنا نماند.
از خلیلی بیش از ۳۰ اثر با محتوای شعر، تاریخ، ادبیات و نقد ادبی به جا مانده است. در این میان، دیوان اشعار خلیلی، رمان «عیاری از خراسان» در مورد حبیبالله کلکانی، «آشیانههای خون و اشک»، مجموعه اشعار سیاسی او دوره اشغال افغانستان، از معروفترین کتابهای او هستند.

