پس از آنکه فریدون دادگر در روز مهر از ماه مهر در نبردی سرنوشتساز، ضحاک را بر فراز کوه دماوند به بند کشید، ایرانیان آن روز را که برابر با شانزدهم مهرماه در تقویم جلالی است، «مهرگان» نامیدند؛ جشنی برای پیروزی نیکی بر بدی و داد بر ستم. از لابهلای روایتها و متون تاریخی چنین برمیآید که یک ماه بعد، در آبانروز از ماه آبان، فریدون بر تخت پادشاهی نشست و فرمان آبادانی و دادگستری داد. از همین رو، ایرانیان باستان جشن رهایی و پادشاهی او را نیز گرامی داشتند و آن را «آبانگان» نامیدند.
هرچند درباره خاستگاه این جشن روایتهای گوناگونی وجود دارد و پادشاهی فریدون تنها یکی از آنها است، در همه روایتها، آبانگان جشنی برای پاسداشت آناهیتا، ایزدبانوی آبها، شناخته میشود؛ ایزدبانویی که در باور ایرانیان، سرچشمه زایش، پاکی و روشنی است.
جشن آبانگان در دهمین روز از ماه آبان در گاهشمار جلالی، برابر با چهارمین روز آبان در گاهشمار زرتشتی، از جمله جشنهای ۱۲گانه ایران باستان است. این جشن یادآور جایگاه مقدس آب در فرهنگ ایرانی است؛ عنصری که نماد حیات و برکت به شمار میرفت. در این روز، مردم به کنار نهرها، جویها و چشمهسارها میرفتند، ایزدبانوی آناهیتا را میستودند، اهورامزدا را نیایش میکردند و به امید آغاز بارشهای پاییزی، از او فراوانی و برکت میطلبیدند.
ایزدبانویی که چشمه حیات از او میجوشید
ناهید، آناهید، آناهیتا یا اَردَویسور آناهیتا یکی از مهمترین و دوستداشتنیترین ایزدبانوها در اساطیر ایران باستان است؛ ایزدبانویی که نگهبان آب و مظهر پاکی، باروری و آبادانی بود.
نام او در زبان اوستایی به معنای «رود بزرگ پاک» یا «آب پرتوان بیآلایش» است و در فارسی میانه با عنوان «اردویسورآناهید» شناخته میشد. پژوهشگران او را همتای ایرانی ایشتر در اساطیر بابلی و آفرودیت در اساطیر یونان باستان میدانند.
ایرانیان باستان آناهیتا را سرچشمه همه آبها و نیروی زایندگی جهان میدانستند. در باور آنان، این ایزدبانو سوار بر گردونهای آسمانی است که چهار اسب سفید به نامهای باد، باران، ابر و تگرگ آن را میکشند. آناهیتا نهتنها نگاهبان آب و باران، بلکه بخشنده نعمت، زیبایی و زندگی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر اساس اسناد تاریخی، از جمله منابع انجمن مطالعات ایران باستان لندن، نکوداشت آناهیتا پیشینهای کهنتر از آیین زرتشتی دارد، با این حال، چنین به نظر میرسد که در دورههای هخامنشی و ساسانی به اوج شکوه رسید. در سنگنوشتههای دوران اردشیر دوم، نام آناهیتا در کنار اهورامزدا و میترا آمده است و این نشان از اهمیت رسمی او در آیینهای باستانی دارد.
یشت پنجم اوستا، موسوم به «آبان یشت»، هم سراسر در ستایش آناهیتا سروده شده است. در این یشت، او زنی زیبا، بلندبالا، با بازوان سپید و کمربندی زرین توصیف میشود که جامهای پرچین بر تن و تاجی زرین با ۱۰۰ ستاره هشتگوش بر سر دارد. این توصیف نهتنها نماد زیبایی و شکوه است، بلکه پاکی و نیروی زاینده آب را نیز در پیکر او مجسم میکند.
اهمیت آناهیتا نزد ایرانیان باستان به قدری زیاد بود که در شهرهای مختلفی از سرزمین پارس برای او معابدی میساختند. برخی از این معابد هنوز هم در شهرهایی مانند شوش و کنگاور باقی ماندهاند و معبد آناهیتا در کنگاور یکی از شگفتانگیزترین یادگارهای معماری مذهبی ایران باستان است.
پژوهشهای ایرانشناسان نشان میدهد که نقش آناهیتا در آغاز سلسله ساسانی بسیار مهم بود و ظروفی منقش به تصویر او وجود دارد که میتواند دلیلی بر این مدعا باشد. سکههایی با نقش این الهه محبوب نیز از عصر اشکانیان به یادگار مانده که تمام این آثار مکشوفه از اهمیت ایزدبانوی آبها در میان ایرانیان عهد قدیم پرده برمیدارند.
آناهیتا در فرهنگ ایرانی، افزون بر اینکه فرشته موکل آب است، با مفاهیمی چون پاکی، دوستی، عشق، نعمت، و زندگی نیز پیوند دارد. در واقع جشن آبانگان همین باور کهن را تداعی میکند، چرا که آناهیتا در حافظه جمعی ایرنیان نماد پیوند انسان با طبیعت، احترام به آب و درک عمیق از نقش حیاتی آن در زندگی است.
فلسفه برگزاری منابع تاریخی
در فرهنگ ایران باستان، آب نخستین عنصر حیات بود و حتی اهمیتی بیشتر از خاک داشت. هرچند تقدیس آب به ایران باستان محدود نیست و دیگر فرهنگها و مذاهب نیز همواره در طول تاریخی برای آب اهمیتی ویژه قائل بودند و آن را نماد پاکی، برکت، زایش و روشنایی میدانستند. به همین ترتیب، در ایران باستان نیز آب مظهر حیات، پاکی، برکت، روشنی و آبادانی بود و گذر از آب و ورود به نهرها یا رودخانهها نمادی از تولدی تازه تلقی میشد و قهرمانان اسطورهای اغلب پیش از موفقیت از چنین گذری عبور میکردند. برگزاری جشن آبانگان نیز به معنای پاسداری از عنصر آب، شکرگزاری برای آن، درخواست باران و روان شدن آبها برای کشاورزی و زندگی است.
ابوریحان بیرونی در کتاب «آثارالباقیه»، جشن آبانگان را چنین توصیف میکند: «آبان روز دهم آبانماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو، پسر طهماسپ، از سلسله پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قناتها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون، بیوراسب (ضحاکــآژی دهاک) را اسیر کرده و خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را مالک شوند.»
در کتاب «جشنهای ایران باستان» نوشته هاشم رضی نیز درباره جشن آبانگان چنین آمده است: «در دوران جنگهای میان ایرانیان و تورانیان، به فرمان افراسیاب کاریزها و نهرهای آب ویران و پر شده بود. زو پسر تهماسب دستور داد تا آن کاریزها را آباد و لایروبی کردند و انهار بزرگ آب روان ساختند و به همهجا ترتیبی داد تا جویهای آب برسد. در این روز بود که به همه مردم کشورها آگاهی رسید که فریدون به پادشاهی رسید و مردمان پس از دورانی دراز، ایمن و آسوده خاطر شدند و به کارهای خود پرداختند.»
داستان دیگری را که برای جشن آبانگان در تاریخ آمده، به قحطی و خشکسالی هشت ساله ایرانزمین نسبت میدهند. نقل است که به مدت هشت سال در ایران باران نبارید و تلفات بسیاری در زمین و جانداران و انسانها اتفاق افتاد. سرانجام در آبان روز از ماه آبان، درهای آسمان گشوده شد و باران رحمت الهی باریدن گرفت. ایرانیان نیز پایان رنج خشکسالی را جشن گرفتند و آن روز را آبانگان نامیدند.
آیینهای برگزاری جشن آبانگان
جشن آبانگان در فرهنگ ایران باستان فرصتی بود که مردم در کنار نهرها، قناتها، رودها و چشمهسارها نیایش و شکرگزاری کنند. در این جشن خواندن بخشهایی از متون دینی مانند آبانیشت یا سرودهایی در ستایش آناهیتا نیز وجود داشت، مخصوصا در محافل زرتشتی یا معابد مرتبط با آب که البته هنوز هم تا حدودی رایج است. آبپاشی یا شستوشو در آب روان هم یکی دیگر از نمادهای این جشن محسوب میشد. به خصوص اگر در آن روز باران میبارید، مردان تن به آب میسپردند و زنان آبپاشی میکردند.
این جشن علاوه بر اهمیت آیینی، وجه اجتماعی و زیستمحیطی نیز داشت. کما اینکه مردم و حکومت به رسم پاسداشت این جشن، مسئولیت داشتند تا آب را پاک نگه دارند، زیر ساختهای آب را بازسازی و جریان آب زندگیبخش را تضمین کنند.

