چشم‌ مصنوعی شهر سوخته در قوطی کبریت و در جیب امین اموال نگهداری می‌شود

کشف این چشم مصنوعی از پیشرفت شگفت‌انگیز دانش پزشکی و مهندسی در بیش از پنج هزار سال پیش حکایت دارد؛ سرپرست کاوش‌های شهر سوخته می‌گوید، مویرگ‌های طلایی آن ریزش کرده و حجم آن به شکلی محسوس کاهش یافته است و احتمال شکستن آن وجود دارد

در جریان کاوش‌های باستان‌شناسی سال ۱۳۸۵ در گورستان باستانی شهر سوخته در سیستان و بلوچستان، باستان‌شناسان با یکی از شگفت‌انگیزترین کشف‌های تاریخ باستان‌شناسی ایران و جهان روبرو شدند، چرا که در یکی از گورها پیکر زنی جوان، حدود ۲۵ تا ۳۰ ساله، را کشف کردند که در چشم چپش، جسمی کروی و سیاه‌رنگ وجود داشت. پژوهشگران ابتدا تصور کردند که آن جسم ممکن است توده‌ای از قیر یا سنگ باشد اما بررسی‌های دقیق‌تر راز آن را فاش کرد: آن جسم اسرارآمیز قدیمی‌ترین چشم مصنوعی جهان بود.

کشف این چشم مصنوعی نه‌تنها از پیشرفت شگفت‌انگیز دانش پزشکی و مهندسی در بیش از پنج هزار سال پیش خبر می‌داد، بلکه نشانگر درک عمیق زیبایی‌شناسی و جایگاه هنر در تمدن باشکوه شهر سوخته بود. با این حال، اگرچه تصور و انتظار این بود که از این میراث شگفت‌انگیز بشری به بهترین شیوه محافظت شود، سید منصور سید سجادی، سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی شهر سوخته، خبر داد که این چشم مصنوعی در قوطی کبریت و در جیب یکی از کارکنان میراث فرهنگی نگهداری می‌شود و در حال نابودی است.

سید سجادی، سرپرست کاوش‌های باستان‌شناختی شهر سوخته، در مراسم نمایش فیلم مستندی که درباره و به نام او ساخته شد، به وضعیت نامناسب چشم مصنوعی شهر سوخته به‌شدت اعتراض کرد و گفت که این اثر که کهن‌ترین میراث شناخته‌شده پزشکی جهان با بیش از پنج هزار سال قدمت است، به دلیل نگهداری نامناسب آسیب جدی دیده است. به‌ طوری‌ که لایه زرین سطح اثر ریخته، اندازه آن چند میلی‌متر کاهش یافته است و در خطر شکستگی قرار دارد.

سید سجادی با بیان اینکه اگر این اثر در هر موزه دیگری در جهان بود، تحت بهترین شرایط ممکن از آن حفاظت می‌شد، افزود که در حال حاضر، چشم مصنوعی شهر سوخته در یک قوطی کبریت و در جیب امین اموال قرار دارد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

او در ادامه گفت که هر وقت از امین اموال میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان سوال می‌کند چرا چشم مصنوعی را در جیبش نگهداری می‌کند، پاسخ می‌شنود که «از ترس گم شدن اثر» چنین می‌کند.

سرپرست کاوش‌های شهر سوخته با اشاره به چهار سال تلاش برای انتقال این اثر به موزه ملی ایران به سایت صدای میراث گفت که این پیگیری‌ها بی‌نتیجه مانده و حالا نیز در آخرین مشاهده از این اثر باستانی متوجه شده که مویرگ‌های طلایی آن ریزش کرده و حجم آن به شکلی محسوس کاهش یافته است و احتمال شکستن آن وجود دارد.

سید سجادی افزود که در مکاتبات رسمی با مدیران میراث فرهنگی، درخواست انتقال این اثر به موزه ملی ایران را مطرح و حتی در نامه‌ای مدیران را به مرمت و نگهداری صحیح آن توصیه کرده، اما این درخواست‌ها بی‌پاسخ مانده و حتی مدیرکل میاث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان در پاسخ رسمی به او اعلام کرده است که کارشناسان استان وضعیت اثر را مناسب ارزیابی کرده‌ و انتقال آن را ضروری ندانسته‌اند.

 

انقلاب باستان‌شناسی

چشم مصنوعی شهر سوخته در حالی به گواهی سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی این محوطه باستانی در حال نابودی است، که پیشینه‌ای بیش از پنج هزار سال دارد و کشف آن یکی از مهم‌ترین رویدادهای باستان‌شناسی قرن اخیر به شمار می‌رود.

چشم مصنوعی شهر سوخته به‌عنوان کهن‌ترین پروتز جهان نقطه عطفی در تاریخ پزشکی و فناوری تمدن‌های باستان به شمار می‌آید. این کشف نگاه جهانیان را به توان علمی، هنری و مهندسی تمدن‌های ایرانی در هزاره سوم پیش از میلاد معطوف کرد. در واقع پس از کشف این میراث باستانی و تایید اصالت آن از سوی پژوهشگران ایرانی و بین‌المللی، مشخص شد که ساکنان شهر سوخته در جنوب شرق ایران از دانش پزشکی و فنی پیشرفته‌ای برخوردار بودند.

چشم مصنوعی شهر سوخته از ترکیبی از قیر طبیعی و نوعی چربی جانوری ساخته شده است. سطح بیرونی آن با لایه‌ای نازک از طلا پوشیده و روی آن با نقوش و خطوط هندسی ظریف، عنبیه، مردمک و مویرگ‌های چشم طراحی شده است. قطر تقریبی این چشم ۲.۵ سانتی‌متر است و با دو سوراخ بسیار ریز به کمک نخ‌های ظریف طلایی به پلک متصل می‌شود.

روزنامه همشهری پیش‌تر در گزارشی درباره چشم مصنوعی شهر سوخته نوشته بود که از روی اشیای داخل گورهای شهر سوخته می‌توان به شغل افراد و وضعیت اقتصادی و طبقه اجتماعی‌شان پی برد.» بر مبنای این گزارش، کمیت وسایل هر گور نشان‌دهنده ثروتمند یا فقیر بودن اشخاص است، اما وسایلی که همراه زن صاحب چشم مصنوعی دیده شدند، نشان می‌دهد که زیاد ثروتمند نبوده و مهم‌ترین و با ارزش‌ترین شیء همراهش هم همان چشم است.

این زن جوان بلندقد به هر دلیل نابینا شده و برای حفظ زیبایی‌اش شاید همه دارایی‌ خود را خرج ساخت چشم مصنوعی کرده بود؛ چشمی که امروزه مهم‌ترین یافته شهرسوخته و چشم و چراغ باستان‌شناسی ایران است.

در این گزارش که اردیبهشت ۱۴۰۲ منتشر شد، تاکید شد که برای پاسخ به سوال‌های متعدد درباره چشم مصنوعی شهر سوخته باید آن‌ را به بیمارستانی در تهران منتقل کرد که اسکنر موردنیاز این کار را داشته باشد، چون در سیستان و بلوچستان چنین امکانی نیست. با این حال، سخنان اخیر سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی شهر سوخته نشان می‌دهد که تاکنون با انتقال این میراث باستانی مخالفت شده و به‌ این ترتیب، پرونده چشمی که پنج هزار سال است بسته نشده، با پرسش‌های بسیار همچنان باز مانده است.

 

کانون تمدنی شرق ایران

شهر سوخته یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین محوطه‌های باستانی ایران و از کانون‌های بزرگ تمدنی عصر برنز در شرق ایران است. این شهر در استان سیستان و بلوچستان، در ساحل رودخانه هیرمند و در مجاورت دریاچه هامون، در مسیر جاده زابل واقع شده است و قدمتی بیش از پنج هزار سال دارد. موقعیت جغرافیایی ممتاز آن، شهر سوخته را به یکی از مراکز مهم تعامل فرهنگی و اقتصادی میان فلات ایران، تمدن دره سند و میان‌رودان تبدیل کرده است.

از نظر زمانی، شهر سوخته هم‌دوره تمدن‌هایی چون جیرفت در کرمان و تمدن‌های بین‌النهرین و دره سند است. با این حال، درباره‌ تعلق فرهنگی آن میان باستان‌شناسان اختلاف‌نظر وجود دارد. زنده‌یاد دکتر عزت‌الله نگهبان، باستان‌شناس برجسته ایرانی، این شهر را بخشی از قلمرو تمدن عیلامی می‌دانست. این نظریه در سال ۱۴۰۰ با کشف یک لوح حسابداری عیلامی در جریان کاوش‌های به سرپرستی سید منصور سید سجادی تایید شد.

آغاز مطالعات درباره شهر سوخته را کلنل بیت، افسر انگلیسی، در دوره قاجار کلید زد. او در یادداشت‌هایش این محوطه باستانی را «شهر سوخته» نامید، زیرا تصور می‌کرد خاکسترهای گسترده در پیرامون تپه حاصل آتش‌سوزی بزرگ است. هرچند بررسی‌های بعدی نشان داد که هیچ نشانی از جنگ یا حریق در بقایای شهر وجود ندارد و انباشت خاکسترها نتیجه فعالیت گسترده کوره‌های صنعتی در حاشیه شهر بوده است.

در سال ۱۹۳۷، سر اورل اشتاین، باستان‌شناس بریتانیایی، از این محوطه بازدید کرد و درباره ساختار و وسعت آن اطلاعات دقیقی ارائه داد که توجه جامعه علمی بین‌المللی را به منطقه جلب کرد. پس از او، از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷، گروهی از باستان‌شناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی، کاوش‌های علمی و نظام‌مند در شهر سوخته را آغاز کردند و درباره‌ ساختار شهری، نظام اقتصادی، معماری و فرهنگ مادی ساکنان آن ا اطلاعات ارزشمندی رائه دادند.

از سال ۱۳۷۶ تاکنون نیز کاوش‌ها به سرپرستی سید منصور سید سجادی ادامه دارد. نتایج مجموعه این کاوش‌ها نشان می‌دهد که شهر سوخته از پیشرفته‌ترین مراکز شهری دوران باستان بوده است؛ شهری با شبکه فاضلاب و آبرسانی منظم، خانه‌ها و خیابان‌های طراحی‌شده، کارگاه‌های صنعتی، جراحی‌های پزشکی، ابزارهای دقیق و شواهدی از نظام اجتماعی سازمان‌یافته.

گورستان وسیع شهر سوخته نیز از مهم‌ترین منابع شناخت تمدن آن به شمار می‌رود. در کاوش‌های انجام‌شده میان سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳، حدود دو هزار و ۳۰۰ مترمربع از گورستان بررسی و ۳۱۰ گور با انواع شیوه‌های تدفین شناسایی شد؛ از گودال‌های ساده تا سردابه‌ها و گورهای خشتی مستطیل و دایره‌ای.

در کنار اجساد، اشیایی مانند ابزار کار، ظروف سفالی، زیورآلات، اسباب‌بازی و مواد غذایی یافت شدند که نشان از باور به زندگی پس از مرگ و وجود ساختار طبقاتی اجتماعی دارد. جهت‌گیری برخی گورها به سمت خورشید نیز با آیین‌های خورشیدمحور مرتبط دانسته شده است.

تحقیقات باستان‌شناسی علت افول این تمدن را در تغییر مسیر رودخانه هیرمند و حملات اقوام مهاجم می‌داند. تیر ۱۳۹۳، شهر سوخته در سی‌وهشتمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو، به‌عنوان هفدهمین اثر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی ثبت شد. این ثبت جهانی جایگاه شهر سوخته را به‌عنوان نمونه‌ای ممتاز از شکل‌گیری شهرنشینی و توسعه تمدنی در فلات ایران تثبیت کرد.

در کنار محوطه باستانی، موزه شهر سوخته نیز در سال ۱۳۸۲ با هدف نگهداری و نمایش یافته‌های باستانی تاسیس شد. این موزه در فضایی ۲۰ هکتاری قرار دارد و بخش مهمی از آثار کشف‌شده از جمله ابزارهای پزشکی، اشیای زینتی، سفال‌ها، پارچه‌ها و بقایای انسانی را در خود جای داده است.

بیشتر از فرهنگ و هنر