گارد جاویدان؛ میراث داریوش بزرگ و پاسبان شکوه ملی ایران

نیروی منظم «گارد جاویدان» نخستین‌بار در دوران داریوش بزرگ هخامنشی شکل‌ گرفت و مهم‌ترین بخش ارتش شاهنشاهی ایران شناخته ‌شد

در بخش میراث باستانی و تاریخی ایران موزه لوور فرانسه سنگ‌نگاره‌ای از بخش مسکونی کاخ آپادانای شوش چشم‌نوازی می‌کند که از آجرهای لعاب‌دار رنگی ساخته شده و بر آن صفی از کمان‌داران دوران داریوش یکم هخامنشی یا همان داریوش بزرگ مشاهده می‌شود. در موزه پرگامون برلین نیز «نقش سه نیزه‌دار» از سپاه جاویدان نگهداری می‌شود؛ اثری که نمود آشکار انضباط، هماهنگی و توانایی جنگاوری سپاهیان شاهنشاهی ایران در روزگار هخامنشی است. همان سربازانی که هرودوت، تاریخ‌نگار نامدار یونانی، آنان را «گارد جاویدان» نامید؛ نیرویی ویژه و زبده که ستون فقرات ارتش شاهنشاهی ایران در دوران باستان بود.

نمونه‌های مشابه این سنگ‌نگاره‌ها در ایران نیز به جامانده است. علاوه بر کاخ آپادانای شوش، در تخت جمشید نیز نقش‌برجسته‌های متعددی از سربازان هخامنشی بر دیواره‌های کاخ‌ها و راهروهای اصلی دیده می‌شود؛ سربازانی با جامه‌های چین‌دار، کمان و ترکش بر دوش و نیزه در دست، که در صفوف منظم و هماهنگ ردیف شده‌اند تا نماد اقتدار، نظم و شکوه دستگاه نظای و سیاسی ایران در دوران باستان باشند. اقتداری که در اعصار بعد، از دوران ساسانیان گرفته تا روزگار پهلوی، با الهام از همان نام و مفهوم «گارد جاویدان» ادامه یافت و همواره یادآور سپاهی وفادار به ایران و نماد شکوه ملی بود.

گارد جاویدان؛ نماد نظم و اقتدار هخامنشی

نیروی منظم «گارد جاویدان» نخستین‌بار در دوران داریوش بزرگ شکل‌ گرفت و در همان زمان نیز مهم‌ترین بخش ارتش شاهنشاهی ایران شناخته ‌شد، چراکه سربازان آن نخبه‌ترین افسران ارتش بودند. ویژگی اصلی آنان نظم و حفظ تعداد نیروها بود؛ به‌گونه‌ای که اگر یکی از سربازان در نبرد کشته یا زخمی می‌شد، بلافاصله فرد دیگری جایگزین او می‌شد و بدین ترتیب شمار افراد گارد همواره ده ‌هزار نفر باقی می‌ماند.

از منابع تاریخی چنین برمی‌آید که سربازان گارد جاویدان برخلاف دیگر سپاهیان، پس از پایان نبرد به خانه و زندگی‌شان بازنمی‌گشتند و همواره در حالت آماده‌باش در کاخ‌ها یا پادگان‌های سلطنتی، به‌ویژه در شوش و تخت جمشید بودند. آنان لباسی یک‌شکل بر تن داشتند و نیزه، کمان و دشنه‌ کوتاه با خود حمل می‌کردند. در رژه‌ها و مراسم رسمی، گام‌های هماهنگ، قامت‌های بلند و منظم آنان جلوه‌ای از اقتدار شاهنشاهی ایران بود.

به این ترتیب بود که هزار تن از گردان ده هزار نفری گارد جاویدان «هنگ محافظ شاه» را تشکیل می‌دادند؛ نیزه‌های این دسته با سرانگشتی از طلا یا نقره آراسته بود. وظیفه‌ این هنگ، پاسداری از جان شاه در میدان نبرد و در آیین‌های درباری بود. فرمانده‌ این هنگ، همزمان فرماندهی ‌کل گارد جاویدان را نیز برعهده داشت و خود از صاحب‌منصبان بلندپایه‌ دربار بود. هرودوت از «ویدَرَنَه»، یکی از هفت اشراف‌زاده پارسی شرکت‌کننده در قیام علیه گئومات مغ، با عنوان نخستین فرمانده‌ این نیرو یاد کرده است.

در میان گارد جاویدان، واحدی ویژه مامور پاسداری از پرچم شاهنشاهی بود که بعدها به «درفش کاویان» شهرت یافت. این پرچم، نشان وحدت و پایداری امپراتوری ایران بود و حفاظت از آن افتخاری بزرگ برای سرباز گارد جاویدان به شمار می‌آمد. نظم، شکوه و تصویری که از این نیرو در نقش‌برجسته‌های شوش و تخت جمشید باقی مانده، گویای جایگاه والای آنان در ساختار سیاسی و نظامی ایران باستان است.

لباس، زره و سلاح‌های گارد جاویدان

پوشش گارد جاویدان، برخلاف بسیاری از سپاهیان دیگر، فقط جنبه نظامی نداشت بلکه نمایشی از شکوه و نظم شاهنشاهی نیز بود. در نگاره‌های شوش و تخت‌جمشید، این سربازان با جامه‌هایی فاخر و منظم دیده می‌شوند که پیراهن بلند و چین‌دار به رنگ‌های آبی، فیروزه‌ای، سبز، زرد و گاه ارغوانی بر تن دارند که با نوارهایی از نقش‌های هندسی و گل‌بوته تزئین شده است.

همچنین بر سر آنان کلاه‌های پارسی یا «تیاره» می‌گذاشتند که گوش‌ها و پشت گردنشان را می‌پوشاند و در عین‌حال به زیبایی‌شان می‌افزود. پای‌پوش سربازان گارد جاویدان نیز از چرم نرم و ساق‌دار بود تا بتوانند در رژه‌ها و حرکت‌های نظامی چابک و بی‌صدا گام بردارند.

زره‌ گارد جاویدان معمولا از فلز سنگین ساخته نمی‌شد، زیرا فلسفه‌ جنگ آنان بر سرعت، هماهنگی و نظم استوار بود. به جای زره‌های ضخیم و سنگین، جامه‌هایی چندلایه از پارچه‌ کتانی و گاه چرم فشرده بر تن داشتند که در برابر تیر و ضربه مقاومت نسبی ایجاد می‌کرد. تنها دسته‌ هزارنفری محافظ شاه به سپر و زره‌های فلزی سبک مجهز بودند. این زره‌ها از صفحات کوچک فلزی متصل به هم ساخته می‌شد و انعطاف بالایی داشت.

سلاح‌های اصلی گارد جاویدان، نیزه، کمان و دشنه‌ کوتاه عیلامی بود. نیزه‌ها حدود دو متر طول داشتند. سر این نیزه‌ها از مفرغ یا آهن ساخته می‌شد و به زر یا نقره نیز مزین بود. دسته‌ هزارنفری محافظ شاه هم سرنیزه‌هایی با کلاهک‌های زرین یا نقره‌ای داشتند که در نور آفتاب درخشش خیره‌کننده‌ای ایجاد می‌کرد و از همین رو «زرین‌نیزه‌داران» نیز نامیده می‌شدند.

کمان و ترکش از اجزای ثابت تجهیزات هر سرباز جاویدان بود. کمان‌ها از چوب و شاخ فشرده ساخته می‌شد و قدرت پرتاب بالایی داشت. همچنین در نبردها در فواصل نزدیک، از دشنه‌ای کوتاه و راست‌تیغه استفاده می‌کردند که ریشه در سنت عیلامی داشت و برای نبرد تن‌به‌تن بسیار کارآمد بود.

ترکیب ظرافت پوشش و کارایی سلاح‌ها، گارد جاویدان را به الگویی بی‌نظیر از توازن میان زیبایی و کارآمدی نظامی بدل کرده بود. در نگاه بینندگان خارجی، این سربازان بیش از آنکه صرفا جنگجو به نظر آیند، تجسم نظم، قدرت و شکوه شاهنشاهی ایران به شمار می‌آیند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نقش گارد جاویدان در آیین‌های درباری و میدان‌های نبرد

گارد جاویدان نه‌تنها بازوی نظامی شاهنشاهی هخامنشی بود، که بخشی از قدرت و شکوه دربار هم به شمار می‌آمد. در مراسم رسمی، جشن‌های نوروزی و در هنگام بار عام در کاخ‌های شوش و تخت‌جمشید، صفوف منظم آنان در دو سوی پله‌های ورودی و تالارهای اصلی قرار می‌گرفت تا گذری برای شاه و بزرگان امپراتوری در میانشان شکل بگیرد. نظم حرکات، لباس‌های هماهنگ و نیزه‌های درخشان آنان علاوه بر اینکه نماد اقتدار و ثبات سلطنت بود، تاثیر روانی و سیاسی فراوانی بر سفیران و نمایندگان ملل دیگر داشت.

اما کارکرد اصلی گارد جاویدان در میدان‌های نبرد بود. آنان در خط مقدم ارتش قرار می‌گرفتند و معمولا نخستین نیروهایی بودند که با دشمن روبه‌رو می‌شدند. به سبب آموزش ویژه، انضباط آهنین و سلاح‌های سبک اما موثر، توان بالایی در جابه‌جایی سریع و حفظ آرایش منظم در میدان داشتند. واحدهای زبده‌ترشان مسئول محافظت از شخص شاهنشاه و فرماندهی کل قوا بودند و در صورت لزوم، او را در میدان جنگ همراهی می‌کردند.

به سبب همین ویژگی‌ها، در زمان داریوش بزرگ، گارد جاویدان در سرکوب شورش‌های داخلی که پس از تثبیت قدرت او در سراسر قلمرو ایران رخ داد، نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. آنان در نبردهایی که برای بازپس‌گیری سرزمین‌های شورشی انجام شد حضور فعال داشتند، ازجمله در نبردهای بابل و مصر.

در دوران خشایارشا نیز گارد جاویدان در نبردهای یونان شرکت داشت و در کارزار بزرگ ایران علیه دولت‌شهرهای یونانی نقشی برجسته ایفا کرد.

در دوران اردشیر یکم و داریوش دوم نیز، گارد جاویدان همچنان نیروی ویژه محافظت از شاه و پایتخت بود و در نبردهای مرزی با اقوام آسیای مرکزی و شورش‌های محلی شرکت می‌کرد. شواهد نشان می‌دهد که تا واپسین سال‌های فرمانروایی هخامنشیان، این نیرو در ساختار نظامی ایران پابرجا بود و هسته‌ اصلی ارتش و نماد وفاداری به شاهنشاه به شمار می‌آمد.

با سقوط شاهنشاهی هخامنشی در پی یورش اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، سازمان نظامی منسجم ایران فروپاشید و گارد جاویدان که قرن‌ها نماد قدرت شاهنشاهی بود از میان رفت. با این همه، در یاد و ذهن ایرانیان و نیز در نوشته‌های مورخان، گارد جاویدان نمونه بارز وفاداری، انضباط و شکوه نظامی باقی ماند و در دوره‌های بعدی، به‌ویژه در عصر اشکانی و ساسانی، ساختارهایی شبیه به آن دوباره ایجاد شدند.

گارد جاویدان ساسانی؛ وارث شکوه نظامی ایران باستان

با استقرار شاهنشاهی ساسانیان در ایران، بسیاری از سنت‌ها و نهادهای کهن ایران احیا شد و یکی از این نهادها گارد جاویدان بود؛ نیرویی ده هزار نفری از جنگاوران زبده که به زبان پارسی میانه «ژایِدان» (žāyēdān) خوانده می‌شدند. ساسانیان با آگاهی از شکوه نظامی نیاکان خود، این گردان را به‌منزله ادامه و احیای گارد جاویدان هخامنشی بنیان نهادند، هرچند ویژگی‌ها و ساختار آن متناسب با ارتش سوارمحور ساسانی دگرگون شده بود.

در حالی که گارد جاویدان هخامنشی از پیاده‌نظام سنگین تشکیل می‌شد، جاویدانان ساسانی، جنگاورانی سوار بر اسب‌هایی بودند که خود نیز با زره‌های فلزی پوشانده می‌شدند. تعدادشان مطابق گارد جاویدان هخامنشی بود و آنان نیز از میان نیرومندترین و وفادارترین خاندان‌های اشرافی برگزیده می‌شدند.

جاویدانان ساسانی به پیشرفته‌ترین جنگ‌افزارهای زمان خود مجهز بودند. سلاح‌های اصلی آنان شامل نیزه‌های بلند، شمشیرهای دو لبه، گرز، خنجر و کمان‌های نیرومند بود. زره‌ آنان از صفحات فولادی یا برنجی ساخته می‌شد که گاه تا مچ پا را می‌پوشاند و وزن زیادی داشت، و محافظتی بی‌نظیر در برابر ضربات دشمن فراهم می‌کرد.

کلاهخود آنان گرد و فلزی بود و گاه با نقوش برجسته یا سنگ‌های قیمتی تزئین می‌شد. در برخی منابع تاریخی اشاره شده است که درجه و نشان افتخار نظامی افسران گارد جاویدان ساسانی زنجیرهای طلایی و دستبندهای مخصوص بود که جایگاه ممتاز این نیرو در ساختار ارتش را نشان می‌داد. ارتش‌های روم شرقی و حتی اروپاییان قرون میانه بعدها از این نوع زره و کلاهخود الگوبرداری کردند.

جاویدانان ساسانی نیروهایی بودند که برای شکستن صف دشمن یا تغییر روند نبرد به میدان فرستاده می‌شدند. آنان معمولا در پشت خطوط مقدم در کنار سپهبدان بزرگ قرار داشتند و نیروی ذخیره به شمار می‌آمدند تا در لحظه‌ سرنوشت‌ساز وارد کارزار شوند.

در زمان خسرو انوشیروان و جانشینان او، گارد جاویدان در نبردهای مهم میان ایران و روم شرقی نقشی تعیین‌کننده داشتند. مورخان از حضور آنان در «نبرد دارا» (۵۳۰ میلادی) و در قرن هفتم میلادی در «نبرد پل» و «نبرد قادسیه» یاد کرده‌اند؛ جایی که سواره‌نظام زره‌پوش ساسانی با شجاعت تمام در برابر سپاه عرب جنگید، هرچند در نهایت با فروپاشی نظام ساسانی به پایان راه خود رسید.

جاویدانان ساسانی آخرین میراث سنت نظامی ایران باستان بودند؛ نیرویی که نه‌تنها در میدان نبرد، که در ساختار سیاسی و آیینی شاهنشاهی نیز نماد اقتدار و وفاداری به تاج و تخت محسوب می‌شد.

با سقوط ساسانیان گارد جاویدان این شاهنشاهی نیز از میان رفت، اما نام و مفهوم «گارد جاویدان» در فرهنگ سیاسی ایران همچنان ماندگار ماند و نماد سپاهی آرمانی، منظم و وفادار تلقی شد، سپاهی که ریشه در کهن‌ترین لایه‌های تاریخ این سرزمین دارد.

تداوم مفهوم گارد جاویدان پس از ساسانیان

جست‌وجو در منابع تاریخی نشان می‌دهد که بعد از ساسانیان نیز در مواردی معدود دست‌کم نام گارد جاویدان زنده شد، ازجمله نقل شده است که بابک خرمدین نیز همین نام را برای سپاهش برگزید.

اما در سده بیستم میلادی، بار دیگر نام و هیبت گارد جاویدان در ایران با همان اقتدار و کاربرد در ساختار نظامی ایران احیا شد تا پاسدار شکوه ملی باشد. این نیرو در سال ۱۳۲۹ خورشیدی (۱۹۵۰ میلادی) در زمان محمدرضا شاه پهلوی تاسیس شد و عنوان رسمی آن «گارد شاهنشاهی» بود، اما در میان مردم و در ادبیات رسمی، به‌سبب پیوندش با میراث باستانی، به «گارد جاویدان» شهرت یافت.

گارد جاویدان پهلوی، نیرویی زبده و آموزش‌دیده بود که وظیفه‌ حفاظت از شخص شاه، کاخ‌های سلطنتی و برگزاری آیین‌های رسمی مانند جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را برعهده داشت. اعضای آن از میان ورزیده‌ترین افسران ارتش انتخاب می‌شدند و آموزش‌های ویژه‌ نظامی و تشریفاتی می‌دیدند. لباس رسمی آنان با الهام از طرح‌ها و رنگ‌های هخامنشی طراحی شده بود و در رژه‌های ملی، نظم و هماهنگی‌شان یادآور همان روحیه‌ باستانی گارد جاویدان بود.

گرچه گارد جاویدان پهلوی در سال ۱۳۵۷ به دنبال وقوع انقلاب اسلامی منحل شد، در حافظه جمعی ایرانیان، به‌منزله پیوندی میان سه دوره بزرگ تاریخی هخامنشی، ساسانی و پهلوی باقی ماند؛ با این ویژگی مشترک که گارد جاویدان از روزگار داریوش بزرگ تا زمان محمدرضاشاه پهلوی، همواره نماد پاسداری از ایران، نگهبان شکوه ملی و تجسم انضباط، وفاداری و اقتدار ایرانی بوده است.

بیشتر از فرهنگ و هنر