در حال حاضر، لبنان بر سر دوراهی سرنوشتساز صلح و جنگ قرار دارد. در این شرایط دشوار، سفر پاپ لئو چهاردهم، پیشوای کلیسای کاتولیک جهان، به لبنان حالوهوایی تازه به این کشور جنگزده بخشید؛ مکثی کوتاه در میانه تنشها، همراه با پیام صلح که او برای مردم لبنان به ارمغان آورد.
از سوی دیگر، صحبت از ابتکار دیپلماتیک عربستان سعودی و مصر با واشینگتن مطرح است؛ علاوه بر اینکه قطر هم میکوشد در حل بحران لبنان نقشآفرینی کند. البته هدف همه این تلاشها جلوگیری از وقوع جنگی ویرانگر است که اسرائیل در پی تحمیل آن به لبنان است. در عین حال، اکنون روشن شده که تلآویو تصمیمش را برای جنگ گرفته، اما زمان آغاز این جنگ همچنان منوط به چراغ سبز ایالات متحده است.
این در حالی است که واشینگتن انتظار دارد لبنان تصمیمهای شفاف و برنامهای روشن ارائه دهد، آن هم با زمانبندی مشخص، نه مهلتهای مبهم و بدون تاریخ دقیق. طبق برنامه فعلی، ۳۱ دسامبر جاری آخرین مهلت برای جمعآوری همه سلاحهای غیرقانونی در جنوب رودخانه لیتانی است و پس از آن نوبت به شمال لیتانی و سایر مناطق لبنان میرسد. اما گره اصلی کار همینجاست: آمریکا از لبنان میخواهد برای اجرای طرح انحصار سلاح در دست دولت و برنامههای مربوط به آن، جدول زمانی مشخص با تاریخهای دقیق ارائه کند، در حالیکه دولت لبنان هنوز به برداشتن گامهای عملی لازم در این زمینه موفق نشده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همزمان با این تحولات، دولت لبنان سیمون کرم را به ریاست هیئت مذاکرهکننده خود در شهر ناقوره، واقع در جنوب لبنان و هممرز با اسرائیل، منصوب کرد. سیمون کرم یک غیرنظامی با سابقه دیپلماتیک است که در دهه ۱۹۹۰ سفیر لبنان در واشینگتن بود. اسرائیل بلافاصله این تصمیم را گامی بهسوی عادیسازی روابط تعبیر کرد، اما نواف سلام، نخستوزیر لبنان، پاسخ داد که عادیسازی روابط تنها زمانی معنا دارد که روندی برای صلح وجود داشته باشد، و در حال حاضر هیچ روند صلحی وجود ندارد.
از سوی دیگر، حزبالله همچنان بر حفظ سلاح خود پافشاری میکند و میگوید سلاح را زمانی به زمین میگذارد که اسرائیل به طور کامل از جنوب لبنان عقبنشینی کند. در مقابل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، این موضوع را رد میکند و میگوید تا زمانی که حزبالله خلع سلاح نشود عقبنشینی نخواهد کرد. نتانیاهو این موضع را با این ادعا توجیه میکند که نمیخواهد «سناریوی هفتم اکتبر» تکرار شود.
همچنان باید یادآور شد پیش از آنکه حزبالله «جنگ حمایت از غزه» را آغاز کند و پای لبنان را به میدان درگیری با اسرائیل بکشاند، تلآویو مناطقی از جنوب لبنان را که هماکنون در اشغال آن است، هنوز اشغال نکرده بود. به عبارت دیگر، عامل اصلی اشغال بخشی از جنوب لبنان به دست اسرائیل، جنگی بود که حزبالله برای تحقق اهداف راهبردی رژيم جمهوری اسلامی و به بهانه حمایت از غزه علیه اسرائيل به راه انداخت.
در همین حال، خبرگزاری رسمی اسرائیل گزارش داد که تلآویو موضعی سختگیرانه در برابر ادامه تقویت توان نظامی حزبالله در داخل لبنان اتخاذ کرده است و هشدار میدهد که اگر این روند متوقف نشود افزایش تنش «اجتنابناپذیر» است.
این هشدار پس از آن مطرح شد که اسرائیل اسنادی را به مورگان اورتاگوس، معاون فرستاده ویژه ایالات متحده در خاورمیانه، ارائه کرد که نشان میداد حزبالله همچنان به تقویت توان نظامی خود ادامه میدهد. تلآویو تاکید کرده است که ادامه این روند «واکنشهای» ارتش اسرائیل را در پی خواهد داشت. از سوی دیگر، گیدعون سعار، وزیر امور خارجه اسرائیل، اظهار داشت که «حزبالله طرفی است که حاکمیت لبنان را نقض میکند» و تاکید کرد که «خلع سلاح حزبالله برای آینده لبنان و امنیت اسرائیل امری حیاتی است».
در این فضای پرتنش، و همزمان با تلاشهای آمریکا برای مهار اوضاع و جلوگیری از تشدید درگیریها در منطقه، رسانههای اسرائیلی گزارش دادند که تلآویو یک شکایت رسمی به واشینگتن ارائه کرده است، شکایتی که در آن از «ناتوانی ارتش لبنان» در مقابله با تسلیح حزبالله انتقاد شده است.
طبق پیامی که آمریکا از سوی اسرائیل به بیروت منتقل کرده، تلآویو تهدید کرده است که اگر ارتش لبنان اقدام جدی و موثری انجام ندهد، ارتش اسرائیل دامنه حملات هوایی در لبنان را به میزان چشمگیری گسترش میدهد و مناطقی را در این کشور هدف قرار میدهد که تاکنون امن بودهاند و به آنها حمله نشده است.
این تحولات در حالی رخ میدهد که موعد پایانی هشداری که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، برای خلع سلاح حزبالله تعیین کرده، به پایان نزدیک میشود. همزمان اسرائیل نیز اعلام کرده که طرحهای عملیاتی این کشور برای مقابله با تهدید حزبالله کاملا آماده است.
در فرجام میتوان گفت هرچند سفر پاپ لئو چهاردهم به لبنان پیامی برای حرکت به سوی صلح بود، اما واقعیت این است که تا زمانی که سلاح حزبالله تحویل داده نشود و بهانه اسرائیل برای آغاز جنگی ویرانگر تحت نام پایان دادن به تهدید حزبالله، از بین نرود، دستیابی به صلح ناممکن است.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا حزبالله منافع لبنان را در اولویت قرار خواهد داد، یا همچنان به اجرای برنامههای مخرب رژیم جمهوری اسلامی، که هم ایران را در عمق بحران فرو برده و هم کشورهای منطقه را با تهدید روبهرو کرده است، ادامه خواهد داد؟

